هفتاد
هفتاد
همه چیز احساس میکنی بهم ریخته اس حالت بده ومیدونی بهم ریختگی هورمون حالت رو بایدم بدتر کنه روی تخت افتادی و واقعا حالت خوب نیست میدونی تو سر جات نیست فکرت نگاهت مغزت انقدر درگیر شدم که میترسم از پایان گاهی دلم میخواد برگردم روی خیلی از ادمای زندگیم خط قرمز بکشم وبگم لطفا نباشین کاش میشد یکباره یکروزه بدونی باید چکار کنی کاش میشد خودت رو از این حصار اعتقادات رها کنی تا بتونی پرواز کنی .
خدایا من ایمان دارم به تواناییت به خواسته هات ولی اینقدر گرفتارن که فرصت باورم گاهی نیست .
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |